رشته طب اورژانس جزو رشته های جدید تخصصی آموزش پزشکی در کشور ماست و مثل هر پدیده جدیدی با نگرشهای متفاوتی روبروست. واقعا فرق یک متخصص طب اورژانس با سایر متخصصین در چیست؟ و چه مشخصاتی باید داشته باشد؟ یک متخصص طب اورژانس در آمریکا 10 مشخصه یک متخصص طب اورژانس را لیست کرده که فکر میکنم لیست خوبی برای ایجاد شناخت از این رشته در میان همکاران و سایر علاقمندان باشد، مطلبی که میخوانید برداشتی آزاد از نوشته این متخصص طب اورژانس است:
1-شما باید عاشق این کار باشید:
این مساله در میان تمام رشته های پزشکی صادق است اما در مورد اورژانس بیشتر. تنها چیزی که باعث میشود شما بتوانید کشکیها سخت و نفس گیر اورژانس را طاقت بیاورید، علاقه به این کار است، احساس رضایت از اینکه جان چند نفر را نجات داده اید، ماجراهای عجیبی را که بقیه نمی توانند ببینند، تجربه کرده اید و احساس مفید بودن تنها چیزی است که در پایان یک شفت کاری خسته کننده می تواند شما را مشتاق شیفت بعدی نگه دارد.
2- انتظار شرایط دشوار و اجل معلق ها را داشته باشید:
در گوشه ای از اورژانس نسبتا آرام نشسته اید و برای کمی خستگی در کردن دارید چای می نوشید. خبر می رسد در یک تصادف هولناک دهها نفر مجروح شده اند. همه آنها قرار است ناگهان به سراغ شما بیایند، این همان اجل معلقی است که چند دقیقه پیش در موردش فکر می کردید! یا در حال دست و پنجه نرم کردن با یک مورد مسمومیت هستید که یک بیمار حمله قلبی را نزد شما می آورند، تا بیایید به خود بجنبید چند موتور سوار و مجروحان یک نزاع دسته جمعی هم دارند از سر و کولتان بالا می روند، همه آنها در شرایط وخیم هستند، همه فقط خود را بیمار می دانند (البته اگر بهوش باشند) و هیچکدام هم سابقه و شرح حال خوبی ارائه نمی دهند، این هم یک جور دیگر از این اجل معلقهاست.
3- عاشق کار تیمی و سر و کله زدن با مردم باشید:
کار اورژانس یک کار تیمی است. شما با اینترنها، پرستارها و رزیدنتهای رشته های دیگر همکاری می کنید و باید بتوانید تمام این روابط را بخوبی مدیریت کنید. از طرفی هر لحظه بیمارانی را می بینید که تاکنون ندیده اید و باید در عرض چند دقیقه اعتماد آنها را جلب کنید، با آنها صحبت کنید و دردشان را بفهمید. همه اینها فقط یک روحیه اجتماعی خوب می خواهد.
4- شما نباید به این سادگیها ناراحت شوید:
مشاورها دوست ندارند برای مشاوره به بخش اورژانس بیایند، درست است که اسمشان “آنکال” است اما اصلا دوست ندارند کسی نصفه شب به آنها زنگ بزند. در بعضی ساعات همه خسته هستند. بیمارانی که برای اولین بار قدم به اورژانس گذاشته اند فکر می کنند که فقط آنها هستند که به این افتخار عظیم نائل شده اند و باید بخوبی از آنها پذیرایی شود. همه این افراد ممکن است داد بزنند، اظهار ناراحتی کنند و یا حداقل غرغر مختصری حواله شما کنند. قرار نیست شما به این سادگیها از کوره در بروید و گرنه هر شیفت می تواند یک کابوس باشد.
5- لازم است که تر و فرز باشید:
کمی کندی ممکن است منجر به تلنبار شدن مریضها در اورژانس و از دست رفتن رشته امور شود، اگر شما دوست دارید همه کارها را به آرامی و بدون استرس انجام دهید، اورژانس اصلا انتخاب خوبی برای شما نیست. اورژانس برای کسانی خوب است که هم چشمهایشان تیز باشد و هم قدمهایشان.
6- دستهای ماهر، جزئی اساسی در کار اورژانس:
می توانید لیستی از مهارتهای دستی در کار اورژانس تهیه کنید؟ چند مورد هستند؟ یکی؟ دو تا؟ ده تا؟ بیشتر… خیلی بیشتر…یک متخصص طب اورژانس باید بتواند هر لحظه دستان ماهر خود را بکار بگیرد. از ساده ترین کارهای پرستاری تا پیچیده ترین پروسه ها را بتواند انجام دهد. بعبارتی از هر انگشتش یک هنر ببارد.
7- باید محدودیتهایتان را بپذیرید:
تخصص شما اورژانس است، مطمئنا شما در مورد رشته های دیگر مثل قلب، جراحی، مغز و اعصاب و دیگر زمینه ها اطلاعات خوبی دارید. اما قرار نیست هر چه متخصصین دیگر بلد هستند را شما هم بلد باشید. بعضی وقتها تنها کار این است که بیمار را آرام نگه دارید تا متخصص مربوطه برسد.
8- حواستان را جمع کنید:
بیمار با یک دانه قرص مولتی ویتامین خود کشی کرده! آن یکی بیمار که واقعا دوست دارد بمیرد دهها نورتریپتیلین را خورده است و می گوید تنها استامینوفن خورده است! در همین میانه بیمار دیگری از راه می رسد که خیلی شبیه رنال کولیک (سنگ کلیه ای ها)ست و می گوید همیشه با تتپین..پتتین…پی تی پین؟ چی؟پتدین؟ خوب میشود! دکتر هاوس (شخصیت اصلی سریال دکتر هاوس) می گوید بیماران همیشه دروغ می گویند. شاید شم کارآگاهی اینجا خیلی به درد بخورد، وقتی باید بیمار بدحال را از بیمار خوشحال! تشخیص داد.
9- از اوضاع شلوغ و پلوغ خوشتان بیاید!
بعضی ها از اینکه در کنار ساحل دریا لم بدهند و یک لیوان آبمیوه هم دست بگیرند خوششان می آید. متخصصین طب اورژانس سر و صدا و شلوغی را دوست دارند. مریضها از سرو کول هم بالا می روند. توی اورژانس جای سوزن انداختن نیست، نرس و اینترن و همراه بیمار و خلاصه هرکسی چیز می خواهد و چیزی می گوید، اما شما توی این شلوغی می چرخید و کار همه را راه می اندازید. جاهای شلوغ را سریعا جمع می کنید و خلاصه اوضاع را برقرار نگه داشته اید، این لذتی است که در کار اورژانس نهفته است…اینجا خط مقدم جبهه سیستم بهداشتی نه چندان منظم ماست.
10- به خودتان افتخار کنید:
شما از بیمار نمی پرسید که وقت قبلی گرفته یا نه؟ شما هرکس را که از در می آید تو و نیاز به کمک اورژانس دارد ویزیت می کنید (چه بیمه داشته باشد و چه نداشته باشد) شما بیمار ایست قلبی، مسمومیت حاد، تصادفی، دست و پا شکسته و همه آنهایی را که در حال گرفتن وقت قبلی از عزراییل هستند را بدون وقت قبلی می بینید تا قرارشان با ملک الموت را ملغی کنید. سرتان را بالا بگیرید، شما باید به خودتان افتخار کنید.
برگرفته از یادداشت جناب آقای دکتر مجیدی